ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواه ورنه گدا طلب آب و نان کند

همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز سر این سفره‌ی تو حال و هوا مانده هنوز

ما بی سلیقه ایم تو حاجات ما بخواه ورنه گدا طلب آب و نان کند

همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز سر این سفره‌ی تو حال و هوا مانده هنوز

خوش سلیقه ها کجاند؟
کی سلیقش از امام زمان بهتره؟
آهای اونایی که ادعای خوش سلیقه گیتون می شه!
بیایید و ببینید ...
تو برای خودت آرزو کنی بهتره یا امام زمان برای تو؟
راستی برا خودت چه آرزویی داری؟
نویسندگان
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

بادوستم داشتم توی خیابان راه می رفتم

دیدم یه بچه داره دوچرخه سواری می کنه

از قیافش فهمیدم بار اولشه داره دوچرخه سواری می کنه 

بعد باباشو دیدم که هواشو داره

رفیقم بهم گفت : می دونی داره این بچه چه کیفی می کنه  ؟

گفتم : آره خیلی خوشحاله داره کیف می کنه...

ولی!

بابای این پسر بیشتر از خودش خوشحاله می دونی چرا؟

بااینکه خودش سوار دوچرخه نیست ولی به خودش میگه:

    الحمدلله که بچم سالمه و می تونه با دوچرخه بازی کنه!

    الحمدلله که بچم ....


نتیجه اخلاقی شما از این داستان چیه؟؟؟؟

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۳
حسین اسماعیلی
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ

پوست کلفت شدیم...




امان زلحظه غفلت که شاهدم هستی


 

رفت پیش امام صادق (ع)،  گفت: پسرم خیلی وقت است از مسافرت برنگشته خیلی نگرانم.

حضرت فرمود صبر کن پسرت برمی گردد. رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت پس چرا پسرم برنگشت؟! حضرت فرمود مگر نگفتم صبر کن؟خب پسرت برمی گردد دیگر..

 رفت اما از پسرش خبری نشد...
اما از پسرش خبری نشد، برگشت؛

 آقا فرمود مگر نگفتم صبر کن؟!

دیگر طاقت نیاورد، گفت آقا خب چقدر صبر کنم؟نمی توانم صبر کنم،به خدا طاقتم تمام شده.

حضرت فرمود برو خانه پسرت برگشته،رفت خانه دید واقعاً پسرش برگشته؛

آمد پیش امام صادق(ع) گفت آقا جریان چیست؟

 نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود؟

آقا فرموده باشند: به من وحی نازل نشده اما «عند فناءالصبر یأتی الفرج» صبر که تمام بشود فرج می آید..

     : ظاهرا ما خیلی صبور شده ایم! صبور شدن ما معنای امروزیش میشود: ضخامت پوست و گردن ولاغیر!



ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن


خیری ندیده ایم از این اختیارها.......

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۱۷
حسین اسماعیلی
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۲ ب.ظ

بی نمازها

خیلی جالبه 

میگفت همه ی موجودات خدا رو تسبیح می کنند

حتی سلول های بدن...

بابا رو  رو برم ...

سلول های بدن خدارو عبادت می کنند

ولی ما به اختیار خودمون چی

این عکس می گه که ناخدا گاه بدن می ره طرف عبادت ولی ما؟؟؟؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۲
حسین اسماعیلی
سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۲۹ ب.ظ

قرار نبود دوریمون اینقد طول بکشه

تو آخرش منو میکشیا ….تو بدجور منو خونه خراب خودت کردی ….

گفتن دوری و دوستی ، نگفتن اینقد طول بکشه ….

گفتن کربلا ، نگفتن آدمو دیوونه میکنی …

تو که ما رو خونه خراب کردی….

گفتی هر کی بیاد کربلا دلش آروم میشه ،

نگفتی هر کی بیاد در به در میشه . نگفتی هر کی بیاد…

گفتم کربلا میام اونی میشم که تو خواستی ، نشد !…نشد …

 هر کاری کردم …

گفتم کربلا میام اونی میشم که تو گفتی ، نشد !

گفتم کربلا میام ، دلمو فقط میدم به آقا ، نشد !

گفتم کربلا میام دلمو گره میزنم به شیش گوششو میرم .

 خودم که اومدم هیچی ، دلمو کندم و آوردم…

کاش قلمم میشکست اینجوری نمیومدم….

تا ندیده بودم میگفتم ندیدم ، دلم خوشه یه روز می بینمو آدم میشم ،

نشد … هر کاری کردم نشد …

قرار نبود دوریمون اینقد طول بکشه …

مگه نگفتی هر کی زیر قبه ات دعا کنه ، دعاشو مستجاب میکنی ؟

مگه ما نگفتیم ما رو یادت نره ؟

عباس به تو بگم…


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۹
حسین اسماعیلی